در تشریح دیدگاه اسلام در خصوص همزیستی مسالمت آمیز انسانها با یکدیگر (حضرت آیت الله جوادی آملی) فرمودند: اسلام سه قلمرو دارد: یک قلمرو محلّی و ملّی، یک قلمرو منطقهای و یک قلمرو بینالمللی; قلمرو ملّی و محلّیاش حوزه اسلامی است بخش دوم بخش منطقهای است که با موحّدان عالَم یعنی با کلیمیها، یهودیها، زرتشتیها و صابئین باید دیدار داشته باشیم بخش سوم که نداریم و به فکرش هم نبودیم آن بخش بینالمللی است.
ایشان در خصوص روابط بین المللی مسلمانان با سایر کشورها فرمودند: ما در قلمرو بین المللی باید به گونه ای زندگی کنیم که اگر حرف ما را نپذیرفتند ما حرف آنها را نپذیریم. بنا این باشد که آنها را هدایت کنیم و اگر هدایت نشدند ما زیر سلطه آنها نرویم.
ایشان با بیان این مطلب که تجارت, تحصیل, فرهنگ، سیاست و زندگی ما مسلمانان با دیگر کشورهای جهان گره خورده است فرمودند: وقتی که انسان با دیگری زندگی میکند باید فرهنگ, زبان, زمان و خصوصیت آنها را بداند و تعامل متقابل داشته باشد یعنی نه زیر سلطه برود نه داعی داشته باشد آنها را زیر سلطه ببرد و ما اگر ندانیم در جهان چه میگذرد و بخواهیم در یک گوشه زندگی کنیم این انزوای نامقبول است.
حضرت آیت الله جوادی آملی ضمن اشاره به کم توجهی به موضوع تقریب بین انسانها اذعان داشتند: تاکنون نظام اسلامی به فکر تقریب بین انسانها نیفتاده است در حالی که دین برای همه انسانها برنامه دارد. این بیان نورانی سیّدالشهداء(سلام الله علیه) در قتلگاه که فرمود: «إن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً فی دنیاکم» این مصیت و روضه و گریه نیست این حرف دیپلماسی جهانی است؛ فرمود اگر اسلام را قبول ندارید انسان که هستید، ما یک اصول مشترک انسانی داریم.
ایشان در فراز دیگری از سخنان خود با نقد حقوق بشر غربی خاطر نشان کردند: قوانین حقوق بشر ساخته یک گروه مخصوص است و اصلاً پایه علمی ندارد. یعنی مواد حقوقی را از مبانی میگیرند مبانی را از فکر, عادت ها و آداب خودشان میگیرند. و اینگونه است که روزی میبینید ایران را محور شرارت و حامی تروریست ها قرار میدهند چون میگوید ما زیر بار ظلم نمیرویم و در همان زمان تروریست منافق را مدافع حقوق بشر معرفی می کنند!!
ایشان در جمع بندی این فراز از فرمایشات خود گفتگوی انسانی را در کنار گفتگوی بین ادیان و سایر دیپلماسی ها مورد تاکید قرار دادند و فرمودند: مطلب مهم آن است که ما چه کار کنیم که اگر حرف ما را نپذیرفتند لااقل ما زیر سلطه کسی نرویم و این راه دارد؛خداوند عالم آفرین فرمود من مصالح ساختمانی که در خلقت نظام کیهانی به کار بردم این حق است یعنی من با حقیقت عالَم را ساختم. یعنی این ساختار با حقیقت سامان پذیرفت, زمین با حقیقت ساخته شد, آسمان با حقیقت ساخته شد, جامعه انسانی با حقیقت ساخته شد اگر ما بیراهه نرویم راه دیگران را هم نبندیم در رسانههایمان دروغ به مردم نگوییم, با حق زندهایم و هرگز شکست نمیخوریم.
ایشان با تاکید بر صداقت در برخورد و اطلاع رسانی به مردم فرمودند: مزاج عالَم حقیقت است باطل را نمیپذیرد اگر ما با مردم درست بیاییم آنچه هست بگوییم آنچه نیست نگوییم و نخواهیم خودمان را نشان بدهیم هرگز این نظام آسیب نمیبیند وگرنه ما هم اگر بازی بکنیم خلاف بگوییم بخواهیم یک عدّه را بکوبیم, یک عدّه را بالا برده و یک عدّه را پایین بیاوریم، نظام در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
ایشان ادامه دادند: بنابراین چون نظام, حق است ما اگر برابر حق سخن بگوییم و عمل بکنیم هیچ تردید نداریم که پیروزیم و شکست نمیخوریم برای اینکه با حق کار کردیم نه بازی دادیم نه بازی خوردیم ـ انشاءالله ـ اگر این کار بشود جای هیچ نگرانی نیست.
ایشان حفظ جایگاه افراد اخص را یادآور شدند و فرمودند: همیشه توده مردم را خواص اداره میکنند, خواص را اخص رهبری میکنند؛ استوانههای مملکت, سرمایههای مملکت، اینها آسیب نبینند؛ اینها به آسانی به دست نیامدند، اگر این اصول رعایت شد جای هیچ نگرانی نیست.
ایشان در فراز پایانی فرمایشات خود در راه حق بودن را تنها راه پیروزی دانستند و فرمودند: اگر ما ـ خدای ناکرده ـ ذرّهای از راه حق جدا بشویم ما هم مثل دیگران میشویم وقتی مانند دیگران شدیم بر اساس ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَی﴾ هر کس اسلحه بیشتری داشت پیروز میشود نه هر که حق با اوست و ما بر اساس اینکه حق با ماست داریم زندگی میکنیم و اگر ـ انشاءالله ـ این راه را ادامه بدهیم پیروز خواهیم بود.
If information were socecr, this would be a goooooal!