روز عید بود .نمایندگان رفته بودند خانه سید(شهید مدرس) ،یکی آمد جلو وگفت:آقا!استدعایی دارم.مدرس هم گفت :درولایت ما ضرب المثلی است که می گویدسلام لر بی تمنا نیست!بفرمایید .و او گفت :خودحضرت آقا مسبوقید که حقوق نماینده مبلغ یک صد تومان است واین برای اداره زندگی بسیار کم است.ترتیبی بدهیدکه مجلس این مبلغ را به دویست تومان برساند.
ومدرس جوا ب داد:نظر شما درست یا غلط ،درموردآن بحثی ندارم ،ولی روزی که انتخاب شده اید مشخص بود که حقوق شما صدتومان است وبا رضایت وکالت را انتخاب کرده اید یا انتخابتان کرده اند.اگرحالا ناراضی هستید باید استعفا دهید واعلام کنید که مابا حقوق دویست تومان حاضریم قبول نمایندگی کنیم .اگر موکلین یاآنهاکه شماراانتخاب کرده اند،راضی شدند وبازبه مجلس آمدید،حق داریددویست تومان بگیرید،غیر ازاین هم راهی ندارد.