رسول اکرم ” ص ” وارد مسجد ( مسجد مدینه )شد ، چشمش به دو
اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود ، و هر دستهای حلقهای تشکیل
داده سر گرم کاری بودند : یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به
تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند ، هر دو دسته را از نظر
گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد . به کسانی که همراهش بودند رو
کرد و فرمود : ” این هر دو دسته کار نیک میکنند و بر خیر و سعادتمند ” . آنگاه جملهای اضافه کرد : ” لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شدهام ” ، پس خودش به طرف همان دسته که به کار
تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست.
داستان راستان ج۱ ص ۲